۱۲ روز سخت در موزه ملی ایران؛ نصب سپر آبی در پشت بام
به گزارش خبرنگار مهر، نشست موزهها و منازعات توسط ایکوم ایران در محل سالن اجتماعات خانه تاریخی پروین برگزار شد در این نشست، جبرئیل نوکنده رئیس موزه ملی ایران گفت: ۱۲ روز سختی را در موزه طی کردیم شاید دیگران صدای مهیب حمله را شنیدند ولی ما ۱۲ روز امکان نفس کشیدن به خاطر تعداد گلولههایی که شلیک میشد نداشتیم. بدانید در موزه ملی چه گذشت. همان موقع به همکارانم در خارج از کشور ایمیل زدم و خواستم که تجریباتشان را در اختیارم بگذارند. صبح آن روز کمیته بحران تشکیل داده و ارزیابی اولیه انجام دادیم و بحث شد که شرح وظایف هر کدام از افراد و کمیتهها چیست.
وی افزود: ما باید بحرانها را هم اولویت بندی میکردیم. دیدیم اول سرقت بعد آتش سوزی بعد حملههای مسلحانه و انفجار ممکن است رخ دهد پس ما الان در چه موقعیتی قرار داریم کدام شیء بیشتر در معرض سرقت است و باید برای حفاظت از آنچه کار کرد. من به همکاران گفتم این شاید آخرین مستندنگاری زندگی ما باشد و ما هیچکدام دیگر نباشیم! پس باید با هر ابزاری که میتوانیم مستندنگاری انجام شود.
وی ادامه داد: ما جمع آوری اشیایی که در اولویت یک بحران قرار داشتند را جمع آوری کردیم یک بار تمام کپسولهای آتش نشانی را بازبینی کردیم و به یگان گفتیم که یک بار تست کند هر کپسول دقیقاً کجاست. بلافاصله تا ظهر یک نفر آتش نشان دعوت کرده و به افراد آموزش اطفا دادیم. آموزش بسته بندی و حفاظت را یک بار دیگر مرور کردیم. جنگ است باید نماد سپر آبی را در بالای ساختمانها نصب کنیم. اگر جنگ زمینی باشد شما باید سپر آبی را در ورودی موزهها هم نصب کنید ولی این جنگ هوایی بود. ما باید بتوانیم سپر آبی داشته باشیم تا حتی اگر دشمن اینجا را زد بگوییم از قبل این سپر را داشتهایم و نباید میزدی.
نوکنده از نصب سپر آبی در ۸ نقطه پشت بام موزه ملی خبر داد و گفت: فراخوان دادیم نیروهایی که در دو سال اخیر با ما کار کرده بودند به کمک مان بیایند. نیروهای داوطلب در این شرایط بسیار بیشتر از نیروهای رسمی کار میکنند چون علاقه بیشتری دارند. این افراد امین ما بودند و با ما قبلاً کار کرده بودند این افراد را هم طبقه بندی کردیم که هر کدام کجا چه کاری انجام دهند. ما نمیتوانستیم در شهر دو کیلو شن پیدا کنیم. همه جا بسته بود. ما انبار موقت برای اضطرار داشتیم ولی برای صد شی نه ۳۵۰۰ شی.
وی افزود: یک مقام در شهرداری و استانداری تهران از ما هیچ خبری نگرفتند. ولی ما با کمک داوطلبان از همه ابزار و امکانات خودمان استفاده کردیم چون فقط فکرمان حفاظت بود. یک پتو به اندازه صدتا ابزار برای ما کار کرد. در شرایط عادی حتماً چنین کاری را انجام نمیدادیم ولی آن لحظه در شرایط اضطرار تنها به این فکر کردیم که باید آثار را نجات دهیم. راهی نداشتیم. سه هزار و ۵۰۰ شیء به مخزن رفت ولی آثاری داریم که باید در محل حفاظت شود. اولویت با چه راهی است و کجا باید برود. در شبی که پدافند عمل میکرد کل موزه ایران باستان میلرزید.
نوکنده بیان کرد: کنف سرامیکی ضد حریق را به سختی پیدا کردیم ایرانیهایی بودند که در مغازهها را برای ما باز کردند. مجسمه شمی کلاً با کاور ضد آتش کاور و با کیسه شن حفاظت کردیم. این بهترین متریال بود. تجربه جهانی هم آن را تأیید میکرد. مطالعه کردیم که حریق میتواند ۱۲۰۰ درجه باشد پس برای مقاومت تا آن درجه آثار را محافظت کردیم. برای تک تک اشیا برنامه حفاظتی داشتیم. اگر آتش بس نمیشد، پلکان کاخ را هم جمع میکردیم. ۴۵ تا از گچ بری هایی که گدار در موزه ایران باستان نصب کرد را هم برداشتم. چون شب اول دیدیم جای این گچها شل است.
وی در پایان گفت: خوشبختانه همه اشیا به سلامت حفاظت یا انتقال داده شدند. ما در یک سرزمین بی قرار هستیم امیدواریم از این بحران درس جدی بگیریم. موزهها تا مادامی که به روشهای دولتی مدیریت میشوند در روزگار بحران، روزهای سختی را میگذرانند. این موزهها باید به نهادهای مستقل تبدیل و هیأت امنایی اداره شوند.
منبع خبرگزاری مهر